گفتاري از آيت‌لله مصباح يزدي
منطق امام‎زمان(عج) بر اساس قرآن هم هدايت و بحث است هم جهاد و قتال

اشاره: آيت‌الله مصباح يزدي سه سال قبل در پاسخ به برخي شبهات در مورد وجود مقدس امام زمان(عج) با هفته نامه پرتو سخن گفت‌وگو كرد. رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني در اين گفت‌وگو به مواردي از جمله نحوه برخورد امام زمان(عج) با كفار، تفاوت عصر ظهور با عصر پيامبر اكرم(ص) و نوع آزادي بيان در دوره ظهور پرداخته است.

بعضي ادعا كرده‌اند: «امام زمان (عج) براي تحقق دموكراسي مي‌آيد و در آن زمان تعداد سازمان‌ها و مجامع بين‌المللي براي گفت و گو افزايش مي‌يابد. منتظر ظهور هم كسي است كه در جهت صلح، گفت و گو و تحقق دموكراسي تلاش مي‌كند. وقتي امام زمان مي‌آيد، دنيا اهل گفت و گو و منطق است‌؛ و بشريت از جنگ متنفر است، مصلح جهاني هيچ‌گاه نمي‌تواند حركت و پيام خود را براي تحقق صلح و عدالت با خشونت و جنگ آغاز كند. هركس زمينه‌ساز جنگ باشد و جنگ‌افروزي كند مجرم و گنهكار است.» نظر حضرت عالي دربارهِ اين‌گونه ادعاها چيست؟

امام زمان (عج)‌ بر اساس قرآن عمل مي‌كنند. قرآن، هم احتجاج و بحث و مجادله دارد و هم جهاد و قتال؛ هيچ كدام ديگري را نفي نمي‌كند. در اسلام، قتل بدون احتجاج و اتمام حجت جايز نيست. حضرت ابتدا دعوت مي‌كنند و هر كس مانع پيشرفت حق شود، كشته مي‌شود. قرآن مي‌فرمايد: «و قاتلو‌ا ائمه`‌الكفر». منتهي در آن زمان، هم كارها وسعت دارد و هم شرايط طوري است كه براي احتجاج لازم نيست رو در روي هم بنشينند.

حتي حضرت با مسلمانان و برخي علما نيز احتجاج مي‌كنند. كساني هستند كه مي‌گويند: ما به شما نياز نداريم و شما اشتباه مي‌كنيد! «كلهم يحتج عليه بالقرآن يتأولّون عليه...» به زبان امروزي، مي‌گويند: اين قرائت شماست و قرائت ما چيز ديگري است!

پس اگر منظور اين باشد كه ايشان از همان ابتدا بر روي مردم شمشير نمي‌كشد، حرف درستي است؛ ولي اگر منظور اين است كه برخورد با ايشان اصلاً به جنگ منتهي نمي‌شود، سخن صحيحي نيست.

پيامبر اكرم (ص) هنگامي كه اميرالمومنين(ع) را براي فتح خيبر فرستادند، فرمودند: «لا‌‡ن يهدي الله بك رجلا واحداً خير لك من ما طلعت عليه الشمس.» اگر يك نفر به دست شما هدايت شود، بهتر است از آنچه آفتاب بر آن مي‌تابد. اين در حالي بود كه پيامبر(ص)، علي(ع) را به عنوان فرمانده لشكر فرستادند تا دشمنان را سركوب كند. بنابراين اول هدايت است؛ اگر زير بار هدايت نروند و عناد ورزند بايد با آن‌ها وارد جنگ شد.

پس عصر ظهور حضرت با زمان پيامبر(ص) چه فرقي دارد؟

يكي از فرق‌ها همين است. آن زمان وقتي پيامبر مي‌خواستند پيامي بدهند، بايد فردي را پيدا كنند كه بتواند حرف بزند و يا نامه‌اي بنويسند تا كسي مثلا‌ً نزد خسرو پرويز ببرد، او هم با آن تبختر و تكبرش برخورد كند. اما امروز شما با همين تلفن همراه و ابزارهاي رسانه‌اي مدرن مي‌توانيد به همه دنيا پيام بفرستيد. حتي مي‌توانيد چهره‌ خود را نمايش دهيد. علاوه بر اين‌كه هم شرايط فراهم است و هم مردم تشنه عدالت هستند. خداي متعال نيز كمك‌هاي غيبي را وسعت مي‌دهد؛ زمان پيغمبر اكرم(ص) هم اين كمك‌ها بود‌؛ البته متناسب با يك جمعيت هزار نفري (جنگ بدر)، در زمان ظهور متناسب با جمعيت چند ميلياردي اين امدادها صورت مي‌گيرد. پيغمبر اكرم(ص) منصور به رعب بود: «و قذف في قلوبهم الرعب». امام زمان(عج) نيز اين‌گونه خواهند بود.

آيا در زمان ظهور جزيه قبول مي‌شود يا نه؟‌

براساس روايات، اين‌حكم محدود و موقت است و در زمان ظهور برداشته مي‌شود.

آيا در زمان ظهور حضرت، كفار وجود نخواهند داشت؟

اوايل ظهور، كفار فراوان هستند و مخالفت مي‌كنند؛ البته در نهايت، گسترش عدالت رخ مي‌دهد؛ يعني كفر حاكم برداشته خواهد شد. اما اين‌كه كسي در دلش هم نتواند كافر باشد، چنين چيزي نداريم. حكومت كفر سرنگون مي‌شود؛ به عبارت ديگر كفر، حاكم نخواهد ماند نه اين‌كه كافري نخواهد بود.

بعضي‌ها مدعي شده‌اند كه حضرت، آزادي بيان را گسترش مي‌دهند و مخالفان فعلي آزادي بيان و قلم، مخالف ظهور هستند! نظر حضرت‌عالي در اين‌باره چيست؟

اسلام تغيير نمي‌كند. آن‌چه امروز جايز است‌، آن روز هم جايز است. و آن‌چه امروز ممنوع است؛ آن روز هم ممنوع خواهد بود. اگر منظور از آزادي بيان، مطرح كردن سوال و گفتن ديدگاه‌ها براي روشن شدن حقيقت باشد، هميشه جايز است؛ اما اگر منظور تبليغ كفر باشد، بعد از برپايي حكومت عدل، جايي نخواهد داشت.

امروز هم اگر كسي حرفي داشته باشد، به مناظره دعوت مي‌شود. اما شعار آزادي بيان و دموكراسي، حربه‌هايي است كه دشمنان با آن‌ها اغراض خودشان را تحقق مي‌بخشند. آمريكا مخالفان خود را مخالف دموكراسي مي‌نامد و هر كس در جهت او كار مي‌كند، آزادي دارد. ميليون‌ها انسان بي‌گناه كشته مي‌شوند، ولي چون كشتار آن‌ها در جهت منافع آمريكا است آن را دموكراسي مي‌نامند!

اما اگر همه مردم به چيزي مخالف نظر آمريكا راي دهند، خلاف دموكراسي است! اين آقايان هم اغلب همين طور هستند. وقتي مي‌خواهند حرف‌هاي خود را به كرسي بنشانند، مي‌گويند: آزادي نيست!

چند سال پيش كه تازه حزب اربكان پيروز شده بود، براي شركت در سميناري به تركيه رفته‌ بوديم. عده‌اي ديگر از جمله حامد الگار و حسن حنفي مصري هم بودند. حامد الگار مي‌گفت: در سفر ديگري، يكي از به اصطلا‌ح‌ روشنفكران شما به اينجا آمده بود؛ از او اوضاع كشورتان را پرسيدم، پاسخ داد: آزادي نيست و كسي نمي‌تواند حرف بزند! پرسيدم:‌ آيا سخنراني نداريد و كتاب و مقالا‌ت شما چاپ نمي‌شود؟! گفت: چرا. به او گفتم: پس، از آزادي چه مي‌خواهي؟ مگر جاهاي ديگر كه مثلاً آزادي هست، چگونه است؟! حامد الگار آدم با انصافي بود.

انتخابات چند سال پيش الجزاير با حضور و تاييد ناظران دنيا برگزار شد؛ اما چون اسلام‌گرايان پيروز شدند، گفتند اين دموكراسي نيست! چرا؟ چون مسلمانان موفق شدند! در فلسطين وقتي حماس پيروز شد، گفتند اين دموكراسي نيست! بنابراين‌، دموكراسي در واقع حربه‌اي در دست دشمنان براي جبران شكست‌هاي خود است!

من تصور نمي‌كنم در هيچ جامعه‌اي به اندازه جامعه اسلامي آزادي بيان وجود داشته باشد. هر كس حرف منطقي و سوالي داشته باشد، مي‌تواند طرح كند و جواب آن را بگيرد. شايد در جهان هيچ جايي وجود نداشته باشد كه حتي نيروهاي دشمن هم بتوانند در امنيت كامل بيايند سوالشان را بپرسند و جواب بگيرند و دوباره با حفاظت كامل به موضع خودشان برگردند! ولي اين چيزي است كه صريحاً در اسلا‌م وجود دارد. ا‌لبته فتنه‌گري و براندازي تفاوت دارد و هيچ عاقلي آن را اجازه نمي‌دهد.

يكي از دوستان مي‌گفت: وقتي در لندن بوديم، رهبر معظم انقلاب بيانيه‌اي براي حج صادر كرده بودند. به هر روزنامه‌اي مراجعه كرديم؛ به هيچ قيمتي حاضر به چاپ آن نشد! زيرا از دستگاه‌هاي اطلا‌عاتي انگليس مي‌ترسيدند. بالاخره پول گزافي به يك روزنامه داديم كه آن هم بخشي از بيانيه را به صورت خبر چاپ كرد! درحالي‌كه الان برخي نشريات در ايران وجود دارند كه هر آن‌چه مي‌خواهند مي‌نويسند، آيا اين آزادي مطبوعات نيست؟!

فكر مي‌كنيد چرا اين‌گونه افراد با اين ادبيات درباره امام زمان(عج) سخن مي‌گويند؟

وقتي قرآن را به گونه‌اي تفسير مي‌كنند كه با ليبراليسم جمع شود! توقع داريد درباره امام زمان چگونه سخن بگويند؟! امام زمانِ آن‌ها كسي است كه به قرآني كه آن‌ها مي‌گويند عمل كند!

برخي چنين اظهار كرده‌اند كه «منتظر ظهور» كسي است كه در جهت صلح و گفت‌وگو و تحقق دموكراسي و حكومت مردم تلا‌ش مي‌كند. اين حرف تا چه اندازه مي‌تواند صحيح باشد؟

منتظران واقعي كساني هستند كه به قرآن عمل مي‌كنند. هر كجا بايد احتجاج كنند، احتجاج مي‌كنند. هر گاه بايد بجنگند، مي‌جنگند، هر جا بايد سكوت كنند، سكوت و هر جا بايد انقلاب كنند، انقلاب مي‌كنند و... ، زيرا ظهور، براي عمل به قرآن است و منتظران ظهور كساني هستند كه بيش‌تر پاي‌بند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : منطق امام‎زمان(عج), هدايت و بحث, جهاد و قتال, آيت‌الله مصباح يزدي, تحقق دموكراسي, ,